استاد خوبان

علامه تهرانی.... استاد خوبان......آقای یاران

استاد خوبان

علامه تهرانی.... استاد خوبان......آقای یاران

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

فیلم های محمد حسین حسینی طهرانی

فیلم های علما

فیلم های علامه طهرانی

عکس

فیلمحضرت علامه طهرانی راهپیمایی انقلاب

عکسهای علامه طهرانی

عکس های علما

عکس های علامه محمد حسین حسینی طهرانی

کتابهای علامه طهرانی

دانلود مستند کلوپ ترور

زندگینامه علامه طهرانی

آدرس کانال ما در تلگرام

آدرس تلگرام وبلاگ استاد خوبان

آدرس استاد خوبان در تلگرام

عکس علامه طهرانی

دانلود نرم افزار کتاب رساله ی نکاحیه برای موبایل

دانلود نرم افزار کتاب رساله ی نکاحیه برای جاوا

دانلود نرم افزار کتاب رساله ی نکاحیه برای اندروید

کتاب کاهش جمعیّت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین علامه طهرانی

کاهش جمعیّت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین علامه طهرانی

دانلود کتاب رساله ی نکاحیه

دانلود کتاب

دانلود مستند علامه طهرانی و بیانات استاد واسطی شبکه قرآن برنامه ضیافت

دانلود مستند علامه طهرانی و بیانات استاد واسطی

دانلود مستند علامه طهرانی

کتاب رساله لب اللباب علامه طهرانی

دانلود کتاب رساله لب اللباب علامه طهرانی

توصیه ی علما به طلاب

توصیه ی آیت الله خامنه ای به طلاب

توصیه رهبر معظم انقلاب به طلاب در حین آخرین جلسه درس خارج فقه

بایگانی

۵ مطلب با موضوع «زندگینامه» ثبت شده است

برنامۀ «ضیافت» که همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان از شبکۀ قرآنِ سیما پخش می شود٬ به زندگینامهٔ علما و بزرگان پرداخته و از باب کلام نبوی که فرمود: ذکر صالحان نازل کنندۀ رحمت است، طریقی به معرفت است؛

این برنامه در آخرین پنجشنبه از ماه رمضان سال ۱۴۳۶ هجری قمری به فرازی از زندگی پر فروغ عارف کم نظیر حضرت علاّمه آیت الله حاج سید محمّد حسین حسین طهرانی رحمة الله علیه اختصاص داشت.

دانلود

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۱۲
مهدی شرفی
حضرت آیت الله خامنه‌‏ای در مورد مرحوم علامه طهرانی فرمودند: براى من به قطع اثبات شده است که پدر شما از عنایت الهى براشراف به نفوس برخوردار بوده است، زیرا دربعضى از اوقات که من با ایشان ملاقات داشتم ایشان از مسایلى صحبت به میان مى‏ آوردند که من آن مطالب را با احدى در میان نگذاشته بودم وفقط خودم از آنها خبر داشتم.
مهر: این کتاب که آن را می‌توان یادنامه‌ای برای علامه طهرانی دانست، به صورت اجمالی به عمر پر برکت ایشان پرداخته است که برخی از عناوین ابتدایی کتاب عبارتند از: نشو و نما در مهد علم و تحصیلات ابتدایی، هجرت به قم و کسب معارف الهیه به عنوان تنها راه سعادت، نقش به سزای علامه طباطبایی در ساختار علمی و معرفتی علامه طهرانی، هجرت به نجف اشرف و اساتید ایشان در علوم مختلف.

از جمله اساتید ایشان در قم می‌توان از آیات عظام شیخ محمد صدوقی یزدی، شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی، حاج سید رضا بهاءالدینی، شیخ مرتضی حائری یزدی و سید محمد داماد نام برد و اساتید ایشان در نجف اشرف عبارتند بودند از: آیات عظام حاج شیخ حسین حلی، حاج سید ابوالقاسم خویی، حاج سید محمود شاهرودی و حاج شیخ آغا بزرگ طهرانی. علاوه بر اینکه ایشان با مرحوم علامه طباطبایی، شیخ عباس هاتف قوچانی و سید جمال الدین گلپایگانی ارتباط سلوکی داشتند؛ رضوان الله علیهم اجمعین.

آشنایی علامه طهرانی با اساتید عرفان مرحوم آیةالله انصاری همدانی و حضرت حاج سید هاشم حداد _ رضوان الله علیهما_ بازگشت به وطن به امر استاد، اصول تربیتی و سیره عملی علامه طهرانی، کیفیت هدایت و ارشاد عامه مردم، اتقان و صحت در طریق به جهت تجربه علمی و عملی، سعی و اهتمام علامه طهرانی بر تحفظ شاخصه های فرهنگی اسلام و تشیع، شخصیت سیاسی و طرح ایجاد حکومت اسلامی، ارتباط با رهبر فقید انقلاب و مشارکت در نهضت مقدس، هجرت به مشهد مقدس و شروع به تألیفات و انگیزه آن، معرفی اجمالی تألیفات ایشان وغربت و عدم شناخت شخصیت علامه طهرانی از دیگر عناوین این کتاب هستند.

آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، مؤلف کتاب در دیباچه کتاب چنین آورده است: «روزى پس از ارتحال مرحوم والد- قدّس سره- به اتّفاق سایر اخوان درمحضرآیت الله خامنه‏اى- مدّظله- بودیم. ایشان درضمن صحبت مطلبى را از مرحوم والد بیان کردند و فرمودند: براى من به قطع اثبات شده است که پدر شما از عنایت الهى براشراف به نفوس برخوردار بوده است، زیرا دربعضى از اوقات که من با ایشان ملاقات داشتم ایشان از مسایلى صحبت به میان مى‏آوردند که من آن مطالب را با احدى در میان نگذاشته بودم وفقط خودم از آنها خبر داشتم. و پس از آن روکردند به ما و فرمودند: همانطور که والد شما کتابى در احوالات استاد عرفانى خود حضرت حدّاد به رشته تحریر درآورد، برشما لازم است که مانند آن کتاب (روح مجرد) براى پدر خود تألیف نمائید و این وظیفه شماست. و نیز فرمودند: من وقتى این کتاب (روح مجرد) به دستم رسید، همیشه آن را با خود داشتم، حتّى در سفرها، تا اینکه آنرا تمام کردم.»

مؤلف در قسمتی دیگر از کتاب در تبیین اهداف متعالی علامه طهرانی از تألیف کتب چنین نگاشته است: «یک روز مرحوم علامه پس از زیارت امام رضا علیه السلام در راه برگشت به منزل به بنده فرمودند: فلانی! ما سفره ای پهن کرده ایم که همه ملل و اقوام را از تمام دنیا بر سر آن سفره جمع کنیم. تو خیال نکن که این کتاب‌ها را فقط برای چند نفر از دوستان و رفقای خود نوشته ایم بلکه برای آن پیرزن مسیحی در اقصی نقاط دنیا که یک روزی این کتاب ما به دست او خواهد رسید و او را منقلب کرده و دلش را به نور ایمان منور می نماید و مسلمان و شیعه علی بن ابی طالب خواهد شد، نیز نوشته ایم.»

لازم به ذکر است این کتاب تلفیقی از دو مقاله مهر فروزان و جلوه حق (نور ساطع) است که مولف محترم چندی پس از ارتحال علامه طهرانی به رشته تحریر درآمده بود که با ویرایشی جدید توسط انتشارات مکتب وحی در 248 صفحه و شمارگان 5000 نسخه و قیمت 5500 تومان به زیور طبع آراسته شد.

مرحوم علامه آیةالله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه از عرفاء ومجتهدان معاصر است که 17 سال پیش در سن 71 سالگی رحلت فرمودند.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۰۹
مهدی شرفی

یک سوال مهمّ: چرا مجمع علمی امام صادق علیه السلام و علاقمندان به عرفان و سیر و سلوک معنوی، راه مرحوم علامه حسینی طهرانی (سیّدالطائفتین) قدّس سرّه الشریف که طریق معرفت نفس و مشی عرفای الهی است را برگزیده و به سیر مطالعاتی آثار ایشان اقدام نموده است؟حال جواب با خودتان است.

دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۱
مهدی شرفی

این زندگینامه که در ۵مرحله تنظیم شده است، قسمتی از چند برنامه اجرا شده در اجلاسیّه معرفی مقام علمی و عرفانی مرحوم علامه حسینی طهرانی رضوان الله علیه، ترتیب یافته توسط مجمع علمی امام صادق علیه السلام در تالار فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان می باشد.

دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۱
مهدی شرفی

بانو امین یکی از زنان مجتهد ایران است.حال به زندگینامه ایشان توجه کنید.

حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین معروف به بانوی مجتهده اصفهانی نصرت امین در سال 1265 هجرى شمسى در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. از چهار سالگى به مکتبخانه رفت تا به فراگیرى قرآن و زبان فارسى بپردازد و این زمانى بود که در زمینه تحصیل علوم و معارف دینى بالاتر از سطح روخوانى قرآن هیچ مجال و زمینه اى براى حضور زنان نبود؛ بخصوص در سالهاى 1280 به بعد که تحصیل علم براى پسران هم آسان و میسر نبود تا چه رسد به دختران.  او در 15 سالگى به ازدواج و همسرى پسر عمویش درآمد.

اما زندگى خانوادگى و تربیت فرزندان در فراگیرى دانش او اثرى نگذاشت و آن چنان در جهت کسب علوم دینى از خود جدیت نشان داد که موافقت و مساعدت اطرافیان بویژه همسر خویش را براى ادامه تحصیلات در علوم دینى، فقه و اصول و زبان عربى به دست آورد و همزمان به فراگیری حکمت و فلسفه مبادرت ورزید. در این زمان او بیست ساله بود.
                                                                   مهمترین استاد ایشان که فقه و اصول و حکمت را به وى آموخت، آیت الله نجف آبادى بود. بانو امین از زمان کودکى که اهل ذوق و تفکر و تدبر در موجودات و آثار حق تعالى و از عشاق پروردگار کریم بود، در حین تحصیل حکمت به کشف و شهود نیز نائل مى گردید و در این رابطه بهترین سند و گواه آثار تفسیرى ایشان کتاب اربعین الهاشمیه و نیز نفحات الرحمانیه است
دوران کودکی و نوجوانی 
بانوی بزرگوار، سیده مکرمه نصرت امین (ره) معروف به بانوی ایرانی در سال 1274 هـ ش مطابق ماه ذی الحجه الحرام 1312 هـ ق در خانواده متدین، اصیل و نجیب در اصفهان دیده به جهان گشود. 
پدر ایشان حاج سید محمد علی امین التجار فردی شریف، بزرگوار، مؤمن و از بازرگانان سرشناس متدین بوده است و مادر ایشان زهرا دختر حاج سید مهدی ملقب به جناب است که بانویی متدین و اهل ذکر و خیرخواه محرومان بوده است خداوند این دختر را پس از سه پسر به این خانواده عطا نمود. 
پدر و مادر این فرزند هر دو از سادات بزرگوار و دارای نسب شریف می باشند بانوی مجتهده (ره) در این رابطه در شرح حال خود می نویسند: 
«او (منظور خودشان) کنیزی از کنیزان خداست که به بانوی ایرانی معروف بود، و با نام حاجیه خانم صدا زده می شود. او در اواخر ماه ذی الحجه الحرام سال 1312 هـ ق که هزاران صلوات و سلام و تحیت بر هجرت کننده آن (پیامبر) باد از دو اصل تولد یافت. 
اما اصل مقدم و پدر بزرگوار، حاج سید محمد علی ملقب به امین التجار اصفهانی، فرزند حاج سید محمد حسن است. هر دو از چهره های شریف و تجار عظیم و سادات کریم هستند بنابر آنچه بعضی از افراد موثق خبر داده اند. ایشان فرزند سید میرزا، ملقب به میر معصوم پسر سید محمد پسر میر معصوم است که در تخت فولاد اصفهان دفن شده اند تمامی این افراد از فضلای بزرگوار و سادات حسینی هستند. 
اما اصل دوم (مادر عزیز) از زنان سیده، صالحه، مؤمنه و از خاندان مجد و شرف و از سادات حسینی است که به یکی از اوصاف جده اش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یعنی زهرا نامیده شده و دختر حاج میرزا مهدی ملقب به جناب است.» 
از همان کودکی عنایات خاص حق تعالی و تابش محبت الهی و گرایش به حقیقت وجود توحید نهفته در فطرت او آشکار بود. ایشان در این رابطه می فرماید: 
«بعد از گذشتن زمان طفولیت و کودکی بلکه از اول دوران تمییز همواره قلبم را متعلق و متوجه به شیء و امر ناشناخته (خداوند متعال) می دیدم و نفسم را طالب ادراک و فهم آن می دیدم لکن نمی دانستم حقیقت آن چیست و راه وصول و رسیدن به آن چگونه می باشد تا اینکه عطا کرد پروردگارم مرا و چشمم را به نور توحید روشن گردانید و بر قلبم درهای اشراقات الهی گشوده شد ...»
«من در زمان کودکی و اوایل جوانی بسیار مایل و حریص به مطالعه کتاب های علمی و گوش دادن به مواعظ دینی بودم و هرگاه نزدیکانم مشغول به تفریح می شدند من به مطالعه مشغول می شدم آنها مرا طعنه می زدند و بر من اعتراض می کردند و می گفتند: چگونه تو مشغول به مطالعه می شوی و تفریح را رها می کنی؟ این کار عاقلانه نیست بلکه از بطالت و کسالت است. 
و من به جهت اشتیاق شدیدی که به مطالعه داشتم سخن ناروا و استهزاء های آنان را تحمل می کردم و چنان خود را می یافتم که گویا از امور لهو و مزخرف و زیور آلات و تجملات دنیا اعراض دارد و به اینها انس نمی گیرد بلکه قلبم به چیز دیگری بستگی دارد با این که مطلوب و محبوبم برایم مشخص و ممیز نبود، هر گاه از یک عالم یا واعظی چیزی از اوصاف حق تعالی می شنیدم قلبم به سخن او میل مفرطی می نمود و گویا سر تا پا گوش می شدم و پیوسته این چنین بودم تا این که به تحصیل علوم عربی راغب شدم و به تحصیل مقدمات از صرف و نحو و غیرها از مقدمات فقه و منطق و حکمت مشغول شدم و خدا می داند که این راه را با چه سختی و اضطراری گذراندم و چگونه مشقت هایی را که از زخم زبان دوستان و استهزای آنها به من می شد تحمل می کردم .... »
دوران اولیه زندگی بانو همزمان با حکومت ستم شاهی قاجار و نفوذ غرب و تهاجم وسیع فرهنگ غرب زدگی، تجمل گرایی و دور شدن از هویت اصلی و حقیقت دینی بود. در این موقعیت حساس پدر و مادر ایشان با جدیت تمام به مراقبت و تربیت این کودک می پردازند و از چهار سالگی وی را برای فراگیری قرآن، خواندن و نوشتن به مکتب می فرستند تا به مدد الهی او را از تهاجمات زمانه و انحرافات و خود باختگی ها حفظ نمایند. 
خود ایشان در این رابطه می فرماید: «وقتی به حدّی رسید که بتواند میان خوب و بد فرق بگذارد والدینش به تربیت او اقدام نموده و بر ادب کردن او و به ظهور رساندن توان هایی که خداوند در سرشت و سریر او نهاده بود، همی مواظبت کردند موقعی که سن او بیشتر شد و به حد درس خواندن و تعلم رسید معلمی برای او انتخاب کردند که زنی عالم، مؤمن، عفیف و بی نظیر در زمان خود بود. این معلم در حدّ توان در تربیت و نیکو گردانیدن اخلاق وی تلاش کرد.» 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۵
مهدی شرفی